الاثنين، 29 يوليو 2019

نرم افزار

نرم‌افزار آموزشی

نرم‌افزارهای آموزشی برای بهبود آموزش‌وپرورش در مدارس و سایر موسسات آموزشی توسعه یافته‌اند.
نرم‌افزارهای آموزشی، تحت سیستم‌عامل‌های کامپیوتری یا سیستم‌عامل‌های موبایلی هستند و با هدف اصلی تدریس یا خودآموزی ساخته می‌شوند. استفاده از نرم‌افزار و سخت‌افزار کامپیوتر در آموزش به حدود 40 سال پیش باز می‌گردد؛ زمانی که محققان آمریکایی توانستند شبیه‌سازی‌های پروازی را انجام دهند تا از رایانه‌های آنالوگ برای تولید داده‌های شبیه‌سازی شده استفاده کنند.
امروزه، نرم‌افزارهای آموزشی بخش اصلی هویت یک مدرسه را شکل می‌دهند که می‌توانند تمام وظایف مربوطه را ارائه دهند.این نرم‌افزارها به قدری توسعه یافته‌اند که حتی امکان مشاهده پیشرفت کودکان در کلاس درس را به والدین نیز می‌دهند.
مراکز دارای نرم‌افزار آموزشی به‌طور دائم و به‌صورت آنلاین و آفلاین، تعامل آموزشی بین دانش‌آموزان و معلمان را به‌طور یکسان افزایش داده و شخصی‌تر می‌کنند.مزایای متعددی برای این سیستم‌ها وجود دارد که مهم‌ترین آن، صرفه‌جویی در هزینه مراکزی است که می‌خواهند تمام سوابق و اطلاعات مربوط به دانش‌آموزان خود را به صورت سازمان‌یافته مدیریت کنند.

مزایای نرم‌افزار آموزشی

نرم‌افزار آموزشی با درگیرکردن کاربران با محتوای چند‌رسانه‌ای، سطح تعامل را بالا می‌برد. این نرم‌افزارها دارای ویژگی‌های مختلفی هستند؛ اما دو ویژگی، آنها را از شیوه‌های آموزش سنتی متمایز می‌کند. یکی اینکهمحتوای چند‌رسانه‌ای مانند گرافیک، عکس و صدا کمک می‌کند تا دانش آموزان با درس‌های خود درگیر شوند.به‌عنوان مثال، در زمان تدریس تاریخ، دانش‌آموزان می‌توانند به کمک این نرم‌افزارها به گذشته برگردند و فیلم‌ها و سایر محتوای مربوط به آن را به صورت آنلاین مشاهده کنند.دوم اینکه، یک نرم‌افزار آموزشی آنلاین، به معلمان اجازه می‌دهد تا بهتر با دانش‌آموزان ارتباط برقرار کنند. این نرم‌افزارها به معلمان کمک می‌کنند تا دانش‌آموزان را به درس علاقه‌مند کنند.همچنینن باعث به‌وجود آمدن یک محیط یادگیری پربار و جذاب می‌شوند.

انواع نرم‌افزار آموزشی

نرم‌افزارهای آموزشی متعددی برای موضوعات مختلف وجود دارد.با این حال، شرکت‌های تولید نرم‌افزار آموزشی با توجه نیازهای هر آموزشگاه، نرم‌افزارهای آموزشی متفاوتی را پیاده‌سازی می‌کنند. بعضی از انواع نرم‌افزارهای آموزشی عبارتنداز:
  • سیستم نوشتن (Authoring System): این نرم‌افزارها به عنوان فلش‌کارت‌های الکترونیکی می‌باشند. علاوه بر این، آنها می‌توانند محتوای چندرسانه‌ای مانند درس‌ها، بررسی‌ها و آموزش‌ها را ایجاد کنند.

  • نرم‌افزار گرافیکی (Graphic Software):دانش‌آموزان می‌توانند از نرم‌افزار گرافیکی برای دریافت، ایجاد و تغییر تصاویر موجود در وب، در برنامه خود و یا تصاویر آنلاین در دسترس استفاده کنند.این نرم‌افزارها برای ساختن ارائه‌های آنلاین (presentation) مفید است.

  • نرم‌افزار مرجع (Reference Software): معلمان می‌توانند نرم‌افزارهای مرجع را در پروژه‌های تحقیقاتی قرار دهند.نرم‌افزار مرجع به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد اصطلاحنامه‌ها، دانشنامه‌ها، اطلس‌ها و لغت‌نامه‌ها را در اختیار داشته باشند.

  • نرمافزارآموزشی (Tutorial Software): از طریق نرم‌افزار آموزشی، معلمان می‌توانند درس‌های جدید را برای دانش‌آموزان تدریس کنند و به آنها برنامه‌ای دهند تا از آن طریق بتوانند درس را با سرعت خودشان یاد بگیرند. نرم‌افزار آموزشی، شامل تدریس درس جدید به دانش‌آموزان، دادن زمان برای تمرین و ارزیابی عملکرد آنهاست.

  • بازی‌های آموزشی (Educational Games)این نرم‌افزارها با همکاری شرکت‌های بازی‌سازی و آموزشی تولید می‌شود. این نوع نرم‌افزار برای کودکان بسیار موثر است، زیرا انگیزه آنها برای بازی موجب یادگیری می‌شود.

  • شبیه‌سازها (Simulations): نرم‌افزار شبیه‌سازی اجازه می‌دهد تا معلمان از طریق تجربه مجازی، به دانش‌آموزان آموزش دهند.به عنوان مثال، دانش‌آموزان می توانند از این نرم‌افزار، برای به دست آوردن تجربه پرواز در یک هواپیما استفاده کنند.

  • نرم‌افزار حل مسئله ریاضی (Math Problem Solving Software): این نوع نرم‌افزار باعث می‌شود تا معلمان ریاضی مهارت‌های حل مسئله دانش‌آموزان را تقویت کنند. علاوه بر این، معلمان علوم می‌توانند از این نرم‌افزار برای انجام آزمایشات علمی استفاده کنند.

بدون‌شک، موسسات آموزشی استفاده‌کنند از نرم‌افزار آموزشی در جهان متنوع و زیاد شده‌اند، بنابراین ادامه‌دادن به آموزش به‌روش ساده، ریسک بزرگی است.استفاده از نرم‌افزار آموزشی برای مدارس، درحال‌حاضر حیاتی است.

علم کمپیوتر

پندهایی به دانشجویان کامپیوتر: چشمان خود را باز کنید

پیشتر در پست «کمبود نیروی انسانی! چرا؟» از کمبود نیروی انسانی توانا در حوزه کامپیوتر گله کردم.
از دیگر سو می‌بینم دانشجویان نیز گله‌مند هستند که چرا کسی آن ها را بکار نمی‌گیرد. در واقع دانشجویان گرفتار دوری باطل هستند، برای استخدام و یافتن کار به سابقه نیاز دارند و تا کار نکنند سابقه  بدست نمی‌آورند، راهی نیز برای برون رفت از این دور نمی‌یابند.
 
راهش ساده است، دوستان عزیزم کمی چشمان خود را باز کنید و بیرون دانشگاه را هم ببینید.
بیشتر دانشجویان می‌دانند که بیشتر آنچه در دانشگاه می‌آموزند به صورت مستقیم در محیط کار کاربری ندارد. من با این سخن موافقم، اما بر خلاف بسیاری، آنچه را که در دانشگاه به دانشجویان کامپیوتر  می‌آموزند را بسیار مهم و همچون پایه، بنیان و اساس مهارت‌های عملی بعدی که فرد باید بیاموزد، می‌دانم.
اما پندها:

۰- (برای دانشجویان IT ) فکر نکنید بلافاصله پس از فارغ‌التحصیلی مدیر یا مدیر پروژه می‌شوید. برای مدیر شدن باید مهارت‌های کاربردی بسیاری فرا بگیرید که نیازمند گذشت زمان و تجربه‌اندوزی است. شما باید از همان جایی آغاز کنید که دانشجویان کامپیوتر می‌کنند. البته دانش مدیریتی‌تان کمکتان می‌کند که خیلی زود به آنجا برسید. حال ادامه پند‌ها را بخوانید:
 
۱- نخست درس‌های دانشگاهی را بسیار خوب بخوانید، برای اینکه یاد بگیرید نه برای پاس کردن.
 
۲- از سال‌های آغازین شروع به یادگیری مهارت یا زبان برنامه‌نویسی خاص به صورت حرفه‌ای نمایید. اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید، زمان مناسب برای آغاز پس از درس «برنامه‌سازی پیشرفته» (دومین درس برنامه‌نویسی) است. بهترین زبان‌ها نیز برای شروع پایتون و جاوا هستند (گرچه خودم پایتون را بهتر و مناسب تر می‌دانم. پی نوشت ۵ را هم ببینید). این کار هم به دو روش یعنی رفتن به  کلاس  در یک موسسه خوب یا خواندنِ شخصی امکان‌پذیر است و سپس برنامه‌نویسی، برنامه‌نویسی و برنامه‌نویسی تا جایی که می‌توانید کُد بنویسید.
 
۳- تلاش کنید در یک پروژه بازمتن مشارکت کنید. (پست «چرا دانشجویان ایرانی باید در پروژه‌های آزاد/بازمتن مشارکت کنند!؟» را بخوانید)
 
۴- زبانتان را بسیار قوی کنید، اگر درست برنامه‌ریزی کنید، به‌راحتی می‌توانید همزمان با دانشگاه به کلاس زبان بروید. برای زبان‌آموزی بیش از یک راه وجود ندارد، باید به کلاس بروید، به‌مدت طولانی و پیوسته، آن‌هم در موسسه‌ای خوب.
 
۵- کار با لینوکس را فرا بگیرید، دست‌کم در حد کاربری.
 
۶- پس از آنکه مقداری مهارت فرا گرفتید (در همان دانشجویی) تلاش کنید تا به شرکتی نرم‌افزاری بروید (اگر می‌خواهید برنامه‌نویسی کنید)  و رایگان و پاره‌وقت کار کنید. باور کنید آنچه آنجا تجربه‌خواهید کرد بسیار بیش از رایگان کارکردنش می‌ارزد. البته این کار آسان نیست باید پشتکار داشته باشید و پیگیر باشید تا بتوانید مدیر یک شرکت را متقاعد کنید که شما را بپذیرد. گاهی لازم است تا به ۱۰-۲۰ شرکت مراجعه کنید تا یکی شما را بپذیرد.
 
۷- به فکر کارآفرینی و شرکت زدن هم نباشید، حالا بسیار زود است  (پست «چگونه از خود مدیر بسازیم» را بخوانید)
 
من پیشتر نوشته‌ای از جول اسپالسکی با نام «پندهایی به دانشجویان کامپیوتر» را درسه بخش ترجمه کرده‌ام که می‌توانید پی‌بگیرید: بخش نخست ، بخش دوم و بخش سوم.

پ.ن ۰: دوستان عزیز، لطفا نوشته را در بلاگ خود کپی و پیست نکنید، اگر فکر می کنید نوشته خوب است و می خواهید دوستان و خوانندگان خود را از آن آگاه سازید به آن لینک بدهید به همین سادگی. من پیوسته نوشته هایم را تکمیل می کنم و نیز به آن پی نوشت اضافه می کنم، وقتی شما نوشته را کپی می کنید، آن نوشته در بلاگ شما دیگر به روز نیست. در ضمن برخی دوستان نیز تصور می کنند همین که زیر یا جای دیگری از نوشته بنویسند که منبع فلان جا، کپی رایت را رعایت کرده اند، در صورتی که اصلا اینگونه نیست. لطفا فقط پیوند دهید. گرچه برخی دوستان نوشته را درسته کپی کرده و خود را نویسنده آن معرفی کرده اند. جالب اینکه یکی از آنها در ابتدای آن نوشته «البته من کوچکتر از آنی هستم که بخواهم شما را نصیحت کنم. در این پست من فقط برخی از توصیه های اساتیدم را برای شما جمع بندی کردم» این دیگر خیلی جالب است. البته برای وی کامنت گذاشتم و آن را اصلاح کرد. ن.ک. به نتایج این جستجو، به ویژه از صفحه دوم نتایج به بعد.

پ.ن ۱: راستش مدت‌ها است که دوست دارم دو پست بنویسم با نام‌های «چرا دانشجویان پند ناپذیرند؟» و «چرا نمی‌شنویم؟» فکر می‌کنم نام آن‌ها به اندازه کافی گویا است، امیدوارم همت کنم و این دو را بنویسم.

پ.ن ۲: وبلاگ فراسان این مساله را از زاویه دیگری دیده است و پستی نوشته  با نام «یافتن کار نیمه وقت و کسب تجربه در زمینه نرم افزار» در پنج قسمت، این پنج پست را نیز بخوانید: قسمت نخست، دوم،سوم، چهارم و پنجم.

پ.ن ۳: دقت کنید ترتیب مهم است، یعنی نخست مهارت‌های خود را تقویت کنید سپس به دنبال کار نیمه‌وقت بگردید. روشن است که کسی که هیچ چیز بلد نیست کار نیمه‌وقت نیز نخواهد یافت حتا رایگان. نکته دیگر، در انتخاب شرکت دقت کنید. جایی بروید که دست کم یاد بگیرید متدولوژی‌ها به چه درد می‌خورند و چگونه آن‌ها را در عمل بکار می‌گیرند، چگونه برنامه‌ریزی میکنند، چگونه با هم کار می‌کنند و … .

پ.ن ۴: اگر می خواهید با C++ آغاز کنید (گرچه پیشنهاد نمی کنم): اگر زبانتان قوی است کتاب
را بیابید و با آن آغاز کنید، البته این کتاب هنوز بیرون نیامده و اوایل ۲۰۰۹ بیرون خواهد آمد-شاید زمانی که این پست را می بینید کتاب بیرون آمده باشد- این کتاب را خالق C++ یعنی Stroustrup و به عنوان نخستین کتاب برنامه نویسی نوشته. اگر زبانتان قوی نیست- که بهتر است به مرور قوی اش کنید- کتاب C++ دایتل و دایتل با چندین ترجمه در بازار موجود است که شخصا فکر می کنم ترجمه شریفی انتشارات غزال ترجمه مناسبی است این کتاب در دو جلد چاپ شده که مشخصات آنها را می توانید اینجا و اینجا ببینید.

پ.ن ۵: پیشتر گفتم که خودتان باید بیشتر چیزها را یاد بگیرید و لزومی ندارد که همه چیز را در دانشگاه یاد بدهند . ولی با این حال اگر می خواهید مسولین گروه کامپیوتر را متقاعد سازید که به عنوان نخستین درس برنامه نویسی به جال پاسکال، پایتون درس بدهند می توانید به آنها بگویید که اکنون این کار در بزرگترین دانشگاه های دنیا دارد انجام می شود. برای نمونه این دو درس مقدماتی برنامه نویسی را ببینید (اینجا و اینجا)  و به آنها نشان بدهید. البته این کار مستلزم پشتکار و پیگیری بسیار است. همانگونه که احتمالا از پیوند متوجه شده اید این دو درس در دانشگاه MIT ارایه می شوند و خوبی آن این است که- همانطور که شما بهتر از من می دانید- MIT بزرگترین و معروفترین دانشگاه در زمینه مهندسی در دنیاست و رتبه یک را در این زمینه دارد، گرچه در چندین رشته نامهندسی از جمله اقتصاد و مدیریت نیز جزو ۵ دانشگاه نخست دنیاست، به همین دلیل کسی نمی تواند بهانه بیاورد که این کار (تدریس پایتون) در دانشگاه های خوب انجام نمی شود و … .

تاريخچه قواعد فقه در اهل سنت

سه مرحله اساسى بر قواعد فقهى اهل سنت سپرى شده است كه به اختصار آن هارا توضيح مى دهيم:

1 - مرحله پيدايش قواعد فقه در اهل سنت

با باز بودن باب اجتهاد انگيزه اى براى روى كرد اهل سنت نسبت به قواعد فقهى وجود نداشت، اما هنگامى كه باب اجتهاد بسته شد و تقليدگرايى بر حوزه هاى فقاهت اهل سنت سايه افكند، توجه به قواعد فقهى پديدار شد، چرا كه پيروان مذاهب مى خواستند فروع بر جاى مانده از امامان مذاهب را حفظ كنند، براى پاسدارى از اين فروع، قالب هاى محدودتر و كلى تر را براى فروع متشابه جست وجو كردند و اين يكى از عوامل روى كرد آنان به قواعد فقهى بود.
عامل ديگر اين بود كه علماى مذاهب مختلف براى پاسخ گويى به حوادث جديددچار مشكلات جدى شدند; از طرفى نمى خواستند باب تقليد شكسته شود و ازسوى ديگر حوادث نو ظهور، احكام جديدى را طلب مى كرد، اين بود كه آنان به فروع و احكام پراكنده اى كه از صاحبان مذاهب بر جاى مانده مراجعه كردند و از آن هاقضاياى كلى ساختند كه هم بر موارد متعدد قابل انطباق باشد و هم در قياس بتواندعلت آن را تعيين كند. بدين منوال فقيهان مذاهب اهل سنت، به خصوص مذهب حنفى در قرن چهارم، به قواعد فقهى روى آوردند.
بنابراين، اين گونه قواعد فقهى كه به شيوه استقرا و اشباه و نظائرى از فروع امام مذهب خودشان به دست مى آمد تناسب ويژه اى با قياس داشت، در نتيجه نقطه عزيمت اهل سنت به قواعد فقهى، تلاشى كم مايه براى رهايى از تبعات وگرفتارى هاى پديده جمود و تقليدگرايى بود.

2 - مرحله تدوين

اولين كسى كه از اهل سنت قواعد فقهى را گردآورى كرد ابوطاهر وباس حنفى(متوفاى 340ق.) بود. سيوطى در اين زمينه مى نويسد:
ابوطاهر وباس از فقيهان قرن چهارم مهم ترين مذهب امام ابوحنيفه را به هفده قاعده كلى برگرداند و شبان گاه كه مردمان از مسجد خارج مى شدند، قواعد را تكرارمى نمود تا اين كه ابوسعيد هروى شافعى به صورت مخفيانه در مسجد حضور يافت و هنگامى كه ابوطاهر قواعد را تكرار مى نمود او نيز گوش فرا مى داد تا اين كه پس ازتكرار چندقاعده، با شنيدن صداى عطسه او، ابوطاهر متوجه حضور او شد وبا زدن،او را از مسجد خارج كرد و پس از آن واقعه، او ديگر قواعد خود را تكرار نكرد.
به هر حال در ميان آن قواعد، چند قاعده به چشم مى خورد:
1 - الامور بمقاصدها;
2 - اليقين لا يزول بالشك;
3 - المشقة تجلب التيسير;
4 - الضرر يزال;
5 - العادة محكمة (37) .
اما ابوالحسن كرخى (متوفاى 340ق.) كه معاصر ابوطاهر بود در اصول خود آن قواعد را نقل كرده است; بدين ترتيب كتاب «اصول كرخى » اولين كتاب قواعد فقهى در اهل سنت محسوب مى شود كه محتوى 37 قاعده است. بر اين اساس مذهب حنفى در تدوين قواعد فقهى از ساير مذاهب گوى سبقت را ربود، و ساير مذاهب درقرن هفتم و هشتم كه آن را قرون طلايى تدوين قواعد نام نهاده اند، تاليفاتى در زمينه قواعد فقهى ارائه كردند. محمدبن ابراهيم ابى جرمى السهلكى (متوفاى 613ق.)كتاب «القواعد فى فروع الشافعيه » را تدوين كرد و سپس عزالدين عبدالسلام (متوفاى 660ق.) با تدوين كتاب «قواعد الاحكام فى مصالح الانام » سبك جديدى از قواعدفقهى را فرا روى فقيهان قرار داد، و از فقيهان مالكى ابوالعباس ادريس بن عبدالرحمن معروف به قرافى (متوفاى 684ق.) كتاب «الفروق » را به رشته تحرير درآورد وبالاخره ابن تيميه حرانى (متوفاى 728ق.) كتاب «القواعد النورانية الفقهيه » را به نگارش درآورد.

3 - مرحله قانونى شدن قواعد

در قرن سيزدهم تحول بزرگى كه در زمينه فقه اهل سنت ايجاد شد، تاثيرات به سزايى در رشد و شكوفايى قواعد فقهى به دنبال داشت. دولت عثمانى براى ايجادنظم امور، محاكم نظامى تشكيل داده بود و براى اجراى احكام شرعى نياز به دستورالعمل هاى شرعى روشن و شفاف و در عين حال به شيوه مواد قانونى داشت تاامكان استناد به آن ها سريع و ساده باشد، از اين روى دولت عثمانى عده اى از علماى حنفى را جمع كرد تا آنان احكام شرعى در بخش معاملات را به شيوه مواد قانونى گردآورى كنند، حاصل اين تلاش ها كتابى با عنوان «مجلة الاحكام العدلية » شد; اين كتاب به شدت تحت تاثير اشباه و نظاير ابن نجيم و خاتمه مجامع الحقايق خادمى قرار داشت.
در مقدمه اين كتاب 99 قاعده فقهى گردآورى شده است و داراى شرح هاى متعددى است كه يكى از مهم ترين آن ها «درر الاحكام فى شرح مجلة الاحكام »
التكنولوجيا:
 التكنولوجيا هي علمٌ تطبيقي يولي اهتماماً بدراسة طاقة الفنون، والحرف، والصناعات، وكل ما يرتبط بها من وسائل مساعدة ومواد. تغيرت استخدامات التكنولوجيا بشكلٍ كبير خلال القرنين الماضيين، وكان مصطلح تكنولوجيا شائعاً باللغةِ الإنجليزيّة قبيل القرن العشرين. كان يستخدم بشكلٍ عام في الإشارة إلى دراسة المهن، أو الفنون مفيدة، أو وصفها، وغالباً ما اقترن في تلك الفترة بالتعليم الفني، وبرزت التكنولوجيا على الساحة في القرن العشرين بشكلٍ متصل مع الثورة الصناعيّة الثانية، حيث تغيّرت معاني هذا المصطلح في تلك الفترة. تكنولوجيا هي كلمة مشتقة من المفردة اليونانيّة (Tekhnologia)، ويعني الشق الأوّل من هذه الكلمة باللغة الإنجليزيّة (Techene) حرفة، والشق الثاني منها (Logia) معناه دراسة شيء. تعريف التكنولوجيا مفهوم التكنولوجيا يعتبر من المفاهيم الشاسعة، بحيث أنه يشير إلى العديد من الفروع العلميّة والدراسيّة، من ضمنها: التكنولوجيا التطبيقيّة وتكنولوجيا المعلومات والتكنولوجيا الحيويّة ..ألخ. تعرف التكنلوجيا على أنها العمليّة التي يقوم بها الفرد بهدف إحداث تعديلٍ في الطبيعة، لتقوم بتلبية متطلباته وتفيه باحتياجاته. يعتقد الغالبيّة العظمى من الناس على أن التكنولوجيا هي كل شئ يقوم الإنسان بصناعته، وهي حصيلة نبوغه وبراعته وتفوقه كـ ( الكمبيوتر بكافة برامجه، محطّات معالجة المياه والطائرات والمبيدات الحشريّة والميكروويف..) وغيرها من الأدوات التي تشير إلى التطوّر، لكن هذا الاعتقاد خاطئ، لأن التكنولوجيا تتجاوز في معناها المنتجات الملموسة، لأنها تتضمن كافة أنواع البنية التحتيّة الأساسيّة والضروريّة للقيام بأعمال التصنيع والتصميم والإصلاح والتشغيل التي تخص كافة الابتكارات، إضافةً إلى انّ كافة المعارف والمهارات المستخدمة في إيجاد كل ما هو جديد ومن ثم تشغيله – كالمهارات الهندسيّة والتقنية والفنيّة المختلفة وخبراء التصنيع – تعتبر أحد مكوّنات التكنولوجيا. ومن هنا فإن التكنولوجيا تعتبر نتاج العلم والهندسة، إضافةً لكونها دراسةً للعالم الطبيعي. تطوّر مفهوم التكنولوجيا كانت كلمة تكنولوجيا قديماً تدل على الحرفيّة، وتوارث المهارات اليدويّة من جيلٍ لآخر، وتطوّرت التصنيفات بشكلٍ تدريجي، بحيث تمّت إضافة الأساليب والمواد التقنية المبتكرة. تعكس كلمة تكنولوجيا كل ما يرتبط بالتغيير، حيث إنها كانت تشير في القرن التاسع عشر للميلاد إلى الفنون العمليّة التي كانت تستخدم في خلق منتجاتٍ ماديّة ملموسة كصناعة الملابس، وإطارات السيّارات، والمحرّكات البخاريّة، لكن هذا المفهوم تطوّر في القرن العشرين ليضم كافة الأمور التي تفي بالاحتياجات الماديّة للإنسان، بدءاً من المؤسسات والمصانع التي تستخدم المهارات الهندسيّة والمعرفة العلميّة في عملها، ومن ضمنها المنتج النهائي. في بداية هذا القرن تحولت التكنولوجيا إلى مستودع ضخم للمعرفة والمهارات التي يصعب على أي فردٍ أن يبرع بها بمفرده، بل هي بحاجة إلى مؤسساتٍ كبيرة تسعى إلى تصنيعها وتطويرها وتشغيلها، إضافةً إلى وجود أنواع مختلفة من التكنولوجيا المتداخلة، والتي تشكّل شبكاتٍ معقدة كصناعة السيارات التي ترتبط بأماكن الصيانة ومحطّات الوقود ومصنّعي الإطارات، وأنظمة الطرق العامّة التي تسير بها، إضافة إلى التكنولوجيا الخاصة بالحكومات الواضعة للوائح المرور وسياساته. السمات الطبيعيّة للتكنولوجيا الاتصال بالعلوم الأخرى: توجد علاقة وثيقة تربط كافة العلوم بالتكنولوجيا، وعند استثناء عدد من الصناعات التكنولوجيّة ذات التقنيات المعقدة، فإنّ هناك أنواعاً قليلة من التكنولوجيا تصنّف على أنها (علوم تطبيقيّة). تتسم التكنولوجيا بأنّ لهاعمليات وعلاقات مختلفة بالمعارف الموجودة، والهدف الأساسي الذي تسعى التكنولوجيا دوماً إلى تحقيقه، هو تغيير البيئة الماديّة، وليس فهم الطبيعة كما هو الحال بالنسبة للعلم بكافة فروعه، لهذا فإنّ الحلول المقدمة من قبل التكنولوجيا لا يمكن أن يقال عنها أنها دائما صائبة أو خاطئة، لكنّها توصف بأنها حلول قد تكون أكثر أو أقل فاعليّة من خلال وجهات نظر مختلفة. التصميم: يعتبر التصميم في التكنولوجيا عمليّة تتابعيّة تبدأ لحظة إدراك الحاجة، وتستمر عن طريق صياغة المواصفات إلى لحظة توليد الحلول النهائيّة والأفكار، وتكون النهاية من خلال تقييم الحلول. تعددية الأبعاد: وذلك من خلال تضمنها لأكبر المختصّين في مجال التكنولوجيا للقيام بالعديد من المهام من خلال تخصصاتٍ أخرى، ووفق ميزانيّات يتم تحديدها، إضافةً للإتصال بالعميل أو إقناع صانعي القرار، ويكون العمل وفقاً لمواعيد محددة سابقاً لتقديم المنتج بشكله النهائي. الاختصاصية بالقيم: تنطوي التكنولوجيا على مجموعةٍ من القيم تسعى إلى تحقيقها، ومن بينها القيمة الجماليّة والاقتصاديّة، وقيمة ملاءمة الغرض وسهولة التصنيع، إضافةً للقيمة الأخلاقيّة من حيث إيضاح صواب أو خطأ الحل الذي تمّ الوصول إليه. التشكل من قبل المجتمع: تقاس قوّة الشركات التكنولوجيّة بمدى اهتماماتها الاجتماعيّة، حيث إنّ المجتمع هو المؤثر والمساهم في الطروحات التكنولوجيّة من خلال خيارات المستهلك. يمكن اعتبار أنّ التكنولوجيا تشكّل المجتمع، ويظهر الأمر جليّا في تكنولوجيا صناعة السيّارات التي قامت بتشكيل الطريقة أو البيئة التي يعيش بها الإنسان بشكلٍ عام في شتّى أرجاء العالم.

الخميس، 27 يونيو 2019

تغذية الاسماك بشكل صحيح

ماهو نوع الغذاء الواجب إطعامه للأسماك الخاصة بك ؟ وماهي كمية الطعام التي تحتاجها يومياً ؟

تعتبر كمية الطعام التي تعطى للأسماك الخاصة بك أمر مهم للغاية , لأن الإفراط في التغذية يسبب تخمة وهذا ما قد تكون سمعت به من قبل وهذا صحيح ، ولكن الإفراط في التغذية لا يجعل السمكة تنفجر ، ولكن تقوم بتلويث المياه ، مما يجعل من المكان غير سار للعيش فيه .

بالإضافة لذلك يمكن للكمية الزائدة أن تقوم بسد الفلتر وهذا يجعل المياه سامة , لأن عملية الفلترة لاتعمل بشكل صحيح .

كمية الطعام اللازمة للسمك الخاص بك ؟

وهذا يعتمد على نوع وحجم السمك الموجد لديك في الحوض , ولكن كل ماعليك فعله في البداية أن تقوم برش كمية صغيرة من الطعام داخل الحوض بحيث يجب على السماك أن تأكل منها حوالي الخمس دقائق , وبعدها تقوم بتدوين الملاحظات حتى تجد الكمية المناسبة للأسماك الخاصة بك . ومع ذلك ، ربما تخطأ بالكمية في البداية ولكن من الأفضل أن يكون الخطأ على جانب من الحذر , وأن تقوم بإطعام السمك بكمية قلية عند التجربة وليس العكس حتى تتمكن من معرفة الكمية اللازمة بنفسك .

كم مرة عليك إطعام السمك الخاص بك يومياً ؟

وهذا يعتمد أيضاً على سلالة السمك الخاص بك وحجمها , معظم الأسماك لاتتطلب تغذية في اليوم سوى مرة واحدة فقط ، على الرغم من أن المربين يفضلون تقسيم الوجبة إلى قسمين وجبات صغيرة ، لكن عليك هنا أن تسأل الخبراء في هذا المجال عن الحوض الخاص بك للتعرف على المتطلبات اليومية لسلالة معينة , ولكن كن على علم أن السمك سوف يأكل حتى عندما لايكون جائعاً ، لذلك ليس هناك نقطة تغذية للأسماك الخاصة بك تكون محددة ثلاث مرات في اليوم حيث أن مرة واحدة في اليوم تكون كافية .

ماذا عن نوع من الأسماك؟

بعض الأغذية لسلالة معينة تعتمد على أنواع أخرى في التركيبة الغذائية وما إذا كانت الأسماك من المياه العذبة أو المالحة , بعض الأسماك تحب تناول الطعام مباشرة على (الديدان ، والذباب والجمبري ، والفواكه) ، وذلك للتأكد من الحصول على هذه المعلومات قبل شراء الأسماك وإعادته المنزل .

بغض النظر عن نوع المواد الغذائية والأسماك ، هناك الكثير من الأسماك تتطلب مواد الغذائية يومية مثل الفيتامينات والمعادن والبروتين , مرة أخرى ، استشر الطبيب البيطري أو خبراء الأسماك عن الحوض الخاص المحلي لتلبية هذه الاحتياجات لأسماك الزينة .

كيفة تخزين المواد الغذائية للأسماك الخاصة بك؟

عند تخزين المواد الغذائية للأسماك الخاصة بك ، من الأفضل أن تبقيه في الثلاجة للمساعدة في الحفاظ على محتوى الفيتامين . وللحصول على أفضل قيمة غذائية ، وعليك فقط شراء ما يكفي من الغذاء لشهر واحد , وبهذه الطريقة سوف تكون قادراً على الاحتفاظ بأسماك بحالة صحية جيدة .

تابعیت در قلمرو حقوق افغانستان

با توجه به قانون تابعیت، حقوق افغانستان قاعده تابعیت را پذیرفته و احوال مدنی اشخاص حقیقی راتابع قانون دولت متبوع آنها می داند، با توجه به اهمیت تابعیت در زندگی انسانها در مقاله حاضر نیز تلاش می شود که تابعیت را در قلمرو حقوقی افغانستان در چهار چوب سه قاعده یعنی قاعدۀ بدست آوردن تابعیت ، از دست دادن تابعیت افغانستان و بازگشت به تابعیت افغانستان مورد تحقیق قرار داده و در اخیر نیز مختصر نتیجه گیری از مطالب تحقیق شده ارائه خواهیم کرد؛

تعریف تابعیت از دیدگاه حقوق افغانستان :

آنطور که در حقوق بعضی دولت ها معمول است ، تابعیت در قانون اساسی 1382 افغانستان تعریف نشده و مسئلۀ تعریف را ماده (4) قانون اساسی به قانون خاص محول نموده است .

از دیدگاه حقوق بین الملل خصوصی ، تابعیت از حالت های مدنی اتباع هر کشور می باشد که در محدوده اي حقوق مدنی قرار می گیرد و قانون مدنی 1355 افغانستان در ماده (55)
خود نیز - تابعیت افغانی توسط قانون خاص تنظیم می گردد - تابعیت را به قانون خاص ارجاع
داده است .

قانون خاص تابعیت افغانستان درسال 1421 در زمان حاکمیت طالبان بازنگری شد که هنوز نافذ می باشد. ماده (3) قانون تابعیت افغانستان، تابعیت را : «ارتباط سیاسی وحقوقی شخص بادولت اسلامی افغانستان »می داند، چنانکه ملاحظه می شود، قانونگذار واسطۀ سیاسی وحقوقی شخص را با دولت افغانستان مهم می داند وتعریف تابعیت را برهمین دومبنا استوار نموده است ، ولی تعریف راکه دکتر محمد نصیری از تابعیت نموده است «رابطه معنوی» را مهم می داند وبیان می دارد که: « تابعیت عبارت از رابطه سیاسی ومعنوی است که شخص رابه دولت معین مرتبط می سازد.» (6)



1- اصول اساسی تابعیت درقلمرو حقوقی افغانستان:

تابعیت در اکثر کشورها دارای اصول اساسی می باشد که بدون آن اصول؛ قانون جامع ساخته نمی شود، درحقوق افغانستان نیز اصولی رامی توان مشاهده کرد که قانون تابعیت افغانستان بر اساس آن اصول ساخته شده است . این اصول قرار ذیل می باشد .

الف : اصل اول: هر شخص تابعیت داشته باشد :

در زمان حاضر عقل ومنطق نمی پذیرد که فرد در اجتماع زندگی کند ولی به هیچ یک از اجتماعات وابستگی نداشته باشد . اگر معلوم نباشد که فرد به کدام یک از اجتماعات مربوط می شود، برای چنین فرد، وضع غیرعادی به وجود می آید؛ بدین معنی که وضع حقوقی وتکالیف او درجامعه واضیح نمی باشد؛ مثلاً برای برخی از اعمال او مثل ازدواج، تنظیم سند معامله ومراجعه به محاکم وغیره قوانین حاکم وجود نخواهد داشت .

اینکه هرشخص باید تابعیت داشته باشد، دراکثر ممالک یک اصل پذیرفته شده می باشد وقانون تابعیت افغانستان با پذیرفتن این اصل درفقره (2) ماده (9) تصریح می دارد که : « شخصیکه درقلمرو دولت اسلامی افغانستان یا خارج از آن، از والدین که تابعیت افغانستان را داشته باشد، تولد گردد، تبعه دولت اسلامی افغانستان محسوب می شود .» (7)

ب : اصل دوم : هر شخص فقط یک تابعیت داشته باشد .

اینکه هر فرد فقط یک تابعیت داشته باشد، اصل مهم در رابطه اي اجتماعی عصر معاصر می باشد، زیرا سهولت در استفاده از مزایای چند تابعیتی فراهم است وهر کسی می تواند به سادگی از مزایای چند تابعیتی خود استفاده کند ولی اشخاص که دارای دو تابعیت می باشد در یک وضع غیر عادی قرار می گیرد، زیرا تابعیت منشأ حقوق وتکالیف است، به نحوی که استفاده شخص از مزایای یک دولت برای شخص دیگر بی رحمانه وظالمانه می باشد واز طرف دیگر، برای شخص دوتابعیتی دشوار است که تکالیف خود را درمقابل دولتها انجام بدهد، مانند عسکری وهمچنین تابعیت دوگانه می تواند تسلط اقتصادی وسیاسی به کشور ایجاد کند ومسئلۀ ارضی را باخطر مواجه سازد . ماده (7) قانون تابعیت افغانستان مقرر می دارد که : « شخصیکه مطابق احکام این قانون تبعۀ دولت اسلامی افغانستان باشد، درموقف تابعیت دوگانه قرار گرفته نمی تواند» (6) . اما ماده (7) قانون تابعیت با ماده (72) قانون اساسی در تناقص قرار گرفته، بدین مفهوم که مفهوم که ماده 72 قانون اساسی از کاندید